به همت بسیج دانشجویی دانشگاه فرهنگیان استان برگزار شد:
کارگاه آشنایی با معنا و مفهوم ملی گرایی و بررسی مسئله کوروش و ذوالقرنین.
به همت بسیج دانشجویی دانشگاه فرهنگیان استان کارگاه آشنایی با معنا و مفهوم ملی گرایی و بررسی مسئله کوروش و ذوالقرنین با حضور تعداد زیادی از دانشجویان پردیس شهید ایزدپناه و. پردیس کوثر و با سخنرانی دکتر هدایت نادریان استاد دانشگاه فرهنگیان در بستر فضای مجازی برگزار شد.
اهم مطالب بیان شده به شرح ذیل است:
ناسیونالیسم یا ملی گرایی عبارت است از وجود یک احساس مشترک در میان عده ای از انسان ها که یک واحد سیاسی یا ملت را می سازند.
وفاداری به خاک، فداکاری برای وطن و تجلیل از وطن سه رکن ناسیونالیسم است و یک ایدئولوژی است که دولت ملی را عالی ترین تشکل سازمان سیاسی می داند.
ناسیونالیسم در اروپا در ابتدا تحقق و تحکیم استقلال سیاست از دیانت بود و به اختصاص قدرت سیاسی و اعمال حاکمیت و وضع قانون به گروه هایی که خود را نماینده ملت میدانستند میپرداخت و در واقعیت ید ایدئولوژی اروپایی بود برای ایجاد حکومت ملی و وضع قانون بشری در ضدیت با قانون کلیسا.
سه صورت ناسیونالیسم یا ملی گرایی در غرب وجود داشت. صورت اول دنبال احراز قدرت بود که به امپریالیسم انجامید. صورت دوم اشتغال به مفاخر قومی و رسوم باستانی دارد که منحط ترین صورت ناسیونالیسم است و در ایران به ناسیونالیسم فرهنگی مشهور است. صورت سوم اگر تکیه بر استقلال در مقابل قدرت خارجی باشد به نهضت های ملی و مبارزات رهایی بخش منتهی می شود.
در جهان عرب نیز ناسیونالیسم ضد دینی اروپایی گسترش یافت و اتحاد قومی را ضد وحدت اسلامی قرار داد.
پان ترکیسم و پان ایرانیسم هر دو گروه به مفاخر قومی و پژوهش در آثار گذشته به قصد از اثبات عظمت قوم خود مشغول شدند و به مقابله با مفاخر اسلامی خود پرداختند.
ذوالقرنین یکی از شخصیتهای قرآن و کتاب مقدس است انسانی یکتاپرست و مهربان بود و از دادگری منحرف نمی شد و به خدا و روز رستاخیز ایمان داشت.
داستان ذوالقرنین در سوره کهف آیات ۸۳ تا ۹۷ آمده است.
ذوالقرنین مشخصاتی داشته است از جمله اینکه شخصی با تاج یا کلاه دو شاخ، سازنده سدی در مقابل قوم یاجوج و ماجوج، لشکرکشی های مهم به شمال شرق و غرب.
سد ذوالقرنین در محلی بین دریای خزر و دریای سیاه جایی که سلسله کوههای قفقاز راه بین جنوب و شمال را قطع میکنند یعنی ناحیه تفلیس قرار دارد.
همواره در بین علما بر سر این موضوع که ذوالقرنین کیست اختلافنظرها و سردرگمی هایی بوده است.
دانشمندان بزرگ ایرانی از جمله شیخ طبرسی، امام فخر رازی، بوعلیسینا و طبری معتقدند ذوالقرنین همان اسکندر است و دلایل آنها نیز داشتن فتوحات بسیار است ولی میتوان به دلایلی مانند یکتاپرست نبودن و دادگر و درستکار نبودن اسکندر این قضیه را از او سلب کرد.
از طرفی مفسرانی چون علامه طباطبایی و ابوالکلام آزاد متفکر هندوستانی و آیت الله مکارم شیرازی و جناب آقای جلال رفیعی در کتاب بهشت شداد و دکتر علی شریعتی کوروش را صاحب مقام ذوالقرنین می دانند و دلایل آنها نیز اشاره به ذوالقرنین در عهد عتیق، ارتباط کوروش با دو شاخ و دادگری کوروش و همچنین انطباق لشکرکشی های کوروش با لشکرکشی های سه گانه ذوالقرنین است هرچند دلایلی نیز بر عدم تطابق ذوالقرنین با کوروش وجود دارد از جمله اعتقاد به تعدد خدایان و بوسیدن دست بت بعل در بابل.
در قرآن دلیلی قطعی مبنی بر پیامبر بودن ذوالقرنین وجود ندارد اما تفسیر نور می نویسد که ذوالقرنین پیامبر بود ولی امام باقر علیه السلام فرمودند ذوالقرنین پیامبر نبود لیکن مرد صالحی بود که خدا او را دوست می داشت و اقوم خود را به تقوا سفارش میکرد.
ذوالقرنین چه فرمانروای چین یا ایران یا یونان و یمن باشد و یا نباشد یک شخصیت حقیقی در تاریخ است و سد او یک سازه تاریخی بوده و هست و برداشتها و اظهارنظرهای چیزی از ماهیت سد و مقام ذوالقرنین نمیکاهد. و باید بدانیم که هدف اصلی قرآن از بیان قصص قرآنی چیزی جز بیان رخدادها در پاسخ به شبهات و عبرت آموزی و پند گیری مخاطب خود نیست و از این روست که خداوند نگاه مخاطبان خود را از غفلت از اصل داستان و پرداختن به حاشیه و فرع باز داشته است همانگونه که مومنان را در مسئله پرداختن به تعداد خفتگان اصحاب کهف بر حذر داشت و آنان را متوجه اصل موضوع کرد.